املای کلمات متشابهی که با حرف( ر ) شروع می شوند
رَستن/ رُستن: رستن: (به فتح اوّل) گونة «رهید» و به معنای«رها یی یافتن». رستن: (به ضم اوّل) گونة «روییدن» و به معنای«از ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( س ) شروع می شوند
ساروج/ صاروج: ساروج: مادّهای مرکب از آهک و خاکستر و ریگ آمیخته به آب که در بنّایی به کار م یرود. ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( ش ) شروع می شوند
شادروان/ شادُرْوان: شادْروان: مرکب از دو کلمة«شاد» و «روان» است و معادل«مرحوم» عربی است. شادُرْوان: (به ضم«د») پردة بزرگ مجلل که در قدیم در ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( ص ) شروع می شوند
صُدْره/ سُدْره: صُدر: کلمة عربی و به معنای«قسمت بالای سینه» است و توسعاً به «جامهای بیآستین که سینه و شانهها را ...
View Articleمعنای طُرفه/ طَرفه
طُرفه/ طَرفه: طُرفه: (به ضم اوّل و سکون دوم) به معنای«چیز بد یع و نادر و شگفتآور». طَرفه:(به فتح اوّل و سکون ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( ع ) شروع می شوند
عَلَوی/ عُلْوی/ عِلْوی: علوی: (به فتح اوّل و دوم) منسوب به علیبن ابیطالب(ع) و اولاد آن حضرت. عُلْوی: (به ضم اوّل و سکون دوم) ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( غ ) شروع می شوند
غانغرایا/ قانْقَریا: نوعی بیماری است و املای آن به هر صورت فوق، صحیح است، امّا«قانقاریا» غلط است. غربال / غربیل: فارسی این کلمه«گربال» ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( ف ) شروع می شوند
فطرت/ فترت: فطرت:(به کسر اوّل و سکون دوم) سرشت، طبیعت، خصوص یت هر موجود از آغاز خلقتش. فترت: (به فتح اوّل و ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( ق ) شروع می شوند
قدر/غدر/ قَدَر: قدر: (به فتح اوّل و سکون دوم) ارزش. غدر: (به فتح اوّل و سکون دوم) بیوفایی، مکر، خدعه، فریب. قدر: (به ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( ک ) شروع می شوند
کاندید/ کاندیدا: هر دو، واژهای فرانسویاند: کاندید: سادهدل، معصوم. کاندیدا: داوطلب، نامزد. کاندیداتور/ کاندیداتوری: کاندیداتور: واژه فرانسوی است به معنای«حالت یا عمل کسی که ...
View Articleاملای کلمات متشابهی که با حرف( گ ) شروع می شوند
گذاشتن/ گزاردن: در موارد زیر، «گذاشتن» را باید با«ذ» نوشت: 1.قرار دادن به طور عینی و مشهود؛ مثلا کتاب را روی میز ...
View Articleلولو خورخوره یا لولوخرخره ؟
لولو خورخوره/ لولوخرخره: لولو خورخوره: لولویی که میخورد. لولو خُرخُره: لولویی که خُرخُر میک ند.
View Articleراهنمای حل جدول
برای مشاهده معنای لغات بر روی حرف یا حروف مورد نظر کلیک بفرمائید لغات جدولی راهنمای حل جدول رضا به صورت ...
View Articleچاپ کتاب راهنمای حل جدول (جلد اول)
چاپ کتاب راهنمای حل جدول (جلد اول) بسمه تعالی ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت کاربران و علاقه مندان به حل ...
View Articleضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ص - ض- ط- ظ ) شروع می شوند
حرف ص • صابونش به تن من هم خورده : زیان و آسیبش به من هم رسیده . • صبر ایوب داشتن: ...
View Articleضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ع ) شروع می شوند
حرف ع • عاقبت جوینده یابنده بود: کسی که تلاش می کند به مقصودش می رسد • عاقبت حق به حقدار رسید: ...
View Articleضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ف ) شروع می شوند
حرف ف • فردا را که دیده است ؟ : دم را غنیمت شمار و خوش باش . • فردا هم روز ...
View Articleضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ق ) شروع می شوند
حرف ق • قاشق نداره آش بخورد: کنایه از شخص بینهایت تهیدست است و وسیله لازم را دراختیار ندارد • قافیه تنگ ...
View Articleضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ک - گ) شروع می شوند
حرف ک • کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد: آدم به دیگران نیاز پیدا می کند • کبکش ...
View Articleضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ل- م ) شروع می شوند
حرف ل • لگد به بخت خود زدن: به شانس پشت کردن • لفتش دادن: کاری به طول انجامیدن • لبش بوی شیر ...
View Article