وزارت آموزش و پرورش کشور متکلف امر آموزش و پرورش دانشآموزان در طول سال تحصیلی است. گذاشتن برنامه های فوق العاده برای دانشآموزان جزو وظایف این وزارتخانه است، اما ما نباید انتظار برنامهای برخلاف قوانین و ضوابط از وزارت آموزش و پرورش در ایام تعطیلات تابستانی دانشآموزان داشته باشیم.....بقیه در ادامه مطلب
به نظر می رسد هماهنگی اوقات فراغت دانشآموزان به وسیله آموزش و پرورش قانونی نیست، مگر اینکه این وظیفه به آموزش و پرورش واگذار شود و باید تامین بودجه هم در این زمینه فراهم باشد تا بتواند در این زمینه کاری انجام شود. همچنین برای برنامه ریزی اوقات فراغت دانشآموزان ابتدا باید مخاطب شناسی صورت گیرد. دانشآموزان در طول ۹ ماه تحصیلی، مدرسه میروند و تحت آموزش رسمی هستند. برنامه فوق العاده و اردویی هم دارند. قرار نیست در دوره سه ماه تابستان هم باز همان فضا را تجربه کنند و آموزش ببینند. در غیر این صورت اگر فرقی بین این سه ماه تعطیلات تابستان و ۹ ماه تحصیلی نباشد، اصل تعطیلات زیر سوال میرود. باید دانشآموزان در تعطیلات تابستان به برنامه هایی که مد نظر خودشان است، برسند. حتی اگر می خواهند که در کلاس های ورزشی و هنری آموزش ببینند، باید با انتخاب خودشان باشد و در چارچوب خشک و رسمی اداری قرار نگیرد. با این وجود، برای تحقق چنین امری نیاز است تا چارچوبی مشخص شود تا تعطیلات دانشآموزان مثمرثمر باشد.
رها شدن دانشآموزان
اگر قرار باشد آموزش و پرورش به عنوان نهادی در اوقات فراغت دانشآموزان ورود پیدا کند و متکلف شود، نیاز به کمک بسیاری از دستگاه ها دارد. بنده تجربه برگزاری دوره های آموزش و پرورش در اوقات فراغت را دارم و در سازمان دانشآموزی هم خدمت کردم. آمار دقیق کشوری در مورد وضعیت اوقات فراغت دانشآموزان در دست نیست و در طی دو سه سال اخیر هم برنامه مدونی در این زمینه وجود نداشته است. به این دلیل که دستگاه ها اعلام میکردند که بودجه نداریم و بالاخره به عناوین مختلف اوقات فراغت دانشآموزان جدی گرفته نمی شد، اما در گذشته آموزش و پرورش دبیر اوقات فراغت دانشآموزان و رئیس آن استاندار بود. هر دو ورود پیدا می کردند و تمام دستگاه ها ملزم به گزارش گیری بودند. گرچه در آن زمان هم مشکلاتی وجود داشت و دستگاه های مختلف برای اوقات فراغت پول می گرفتند، بودجه داشتند و نهاد آموزش و پرورش هم در کنار آنها با وجود کمبود بودجه فعالیت می کرد، اما بالاخره روند کار مشخص بود. با این وجود، در سالهای اخیر که مسائل اقتصادی جدی تر مطرح شد، مانعی برای برخی مدیران ایجاد کرد که نتوانند به این مساله بپردازند. حالا اگر قرار است آموزش و پرورش متکلف اوقات فراغت دانشآموزان باشد، باید توجه به مباحث بودجهای و رضایتمندی مربیان در این زمینه صورت بگیرد و بقیه دستگاه ها هم زیر نظر آموزش و پرورش نه به طور موازی برای اوقات فراغت کار کنند، اما متاسفانه تاکنون در این زمینه به آموزش و پرورش کمک نشده که راسا در این حوزه وارد شود و به این صورت اوقات فراغت دانشآموزان در ایام غیر تعطیلات تابستانی هم رها شده است. نه آموزش و پرورش و نه دستگاه های دیگر متکلف به برگزاری اوقات فراغت دانشآموزان نیستند و عملا دانشآموزان در فصل تابستان فراموششده هستند و در برنامه های خیلی جزئی که در کلاسهای آموزش آزاد برگزار میشود یا کلاسهای ورزشی که خیلی جسته و گریخته در برخی نقاط انجام میشود حضور دارند.
امور تربیتی جوابگو نیست
امور تربیتی مدارس در اوقات فراغت دانشآموزان نیاز به بررسی جدی تر دارد و باید در حد شعار نباشد. در اینکه مباحث تربیتی در آموزش و پرورش مقوله بسیار مهمی است، شکی نیست. اما آیا ساختار امور پرورشی با ساختار جدید مطابقت دارد؟ باید در این قضیه کالبدشکافی شود، آمار و ارقام دهیم و نمره ای بگیریم تا ایرادات رفع شود. نقش امور تربیتی در مدارس در طول سالیان گذشته در بسیاری از فرازها مثبت بوده و میتوان آن را ارزیابی کرد، اما به نظر می رسد که با تغییر ذائقه دانشآموزان با هجوم نرمی که برای آنان به وسیله رسانههای خارج از کشور شروع شده، شبهاتی برای نسل جدید ایجاد کرده است که ساختار فعلی امور تربیتی نمیتواند جوابگوی این مساله باشد.
نتیجه بطالت دانشآموزی
اعتیاد از آسیب هایی است که جامعه و به ویژه قشر دانشآموز را تهدید می کند. بنابراین در این زمینه حتما نیاز است که ستاد مبازره با مواد مخدر کشور ورود پیدا کند و اگر ستاد این شرایط را ندارد، حداقل بودجه و امکانات نرم افزاری را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهد تا آموزش و پرورش در این زمینه متکلف شود. برای مثال در مورد حقوق شهروندی وزارت کشور، در مباحث هنری وزارت ارشاد و در مباحث ورزشی وزارت ورزش و جوانان باید به آموزش و پرورش کمک کنند. اگر همه دستگاه ها طی یک برنامه مشخصی که از طرف هیات وزیران مطرح شود ورود پیدا کنند و آموزش و پرورش متکلف اوقات فراغت دانشآموزان شود، بقیه دستگاه هایی که بودجه و تخصص در دست دارند در ذیل او قرار می گیرند. این راهکار مناسبی برای اوقات فراغت دانشآموزان است، اما بنده چنین هماهنگی را متاسفانه در این زمینه ندیده ام. عملا برنامه آموزشی و آگاه سازی قشر دانشآموز در استفاده صحیح از اوقات فراغت در بلاتکلیفی است، مگر آنچه از طریق رسانههای گروهی، رادیو و تلویزیون مطرح می شود که روی آن هم نمی توان برنامه ریزی دقیقی داشت. طبیعی است که وقتی دانشآموزان استفاده مناسب از فراغت خود نداشته باشند و در مباحث فرهنگی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی بی برنامه باشند، به سمت و سویی می روند که نابهنجاریهای اجتماعی پیامد آن است. ما نباید انتظار داشته باشیم که از قشر دانشآموز رها شده، معتاد به وجود نیاید. برای بررسی چنین آسیب های اجتماعی نیاز به ورود در این عرصه نه به صورت آماری و بولتن سازی، بلکه به طور واقعی و جدی داریم. امیدوارم مبحث اوقات فراغت دانشآموزان در کمیسیون های مختلف از جمله کمیسیون تحقیقات، اجتماعی و حتی فرهنگی بهطور جدی زنده شود و حداقل اگر امسال اوقات فراغت دانشآموزی را از دست میدهیم، در سالهای آینده برنامه مدون به دولت ارائه دهیم تا آسیبهای ناشی از به بطالت گذشتن اوقات دانشآموزان کاهش یابد.
* عضو کمیسیون آموزش مجلس